|
نظرات شما عزیزان:
yousef hani 
ساعت21:17---14 فروردين 1395
سلام داداش هانی ...این آهنگ هندی که گذاشتی دقیقا هر کی که میخاد دانلود کنه این اسم هندی رو برای اون طرف نشون میده....
دقیقا این گزینه میاد http://loxblog.ir/music/68/hendi.wav
این همون چیزی بود که داشتی دنبالش میگشتی ...یادته گفتی که میخاستی هر آهنگی که میخایی بزاری وبلاگت به اسم اون آهنگ دانلود بشه....خب حالا ببین این هندی رو از کجا و چه جوری آپلود کردی که اسمش رو نشون میده...خب بنظر من چون این لینک اینترنتیه بخاطر اون....پس ماهم باید اول توی اینترنت آپلودش کنیم بعدا بزاریم وبلاگ تا اسمشو هم نشون بده...حالا خودت امتحان کن...راسی من سایت آپلود رایگان رو دارم خودتم بزنی میاره واست....مرسی.gif)
پاسخ:سلام یوسف جونم...خوب...اینو از توی خودآهنگای توی مدیریت وبلاگ گذاشتم روی وبلاگ آخه آهنگش منو یاد اول اولای وبلاگ میندازه...بعدشم خواستم یه جدید بخونم ولی صدام بخاطر سرماخوردگی شدید خوب درنمیاد واسه همین فعلا اینو زدم تا وختی خوب شدم یه دونه شاد بخونم...خواستم همین هندیو بخونم آهنگ خالیشو گیرنیاوردم...خوب...نمیدونم یوسف خودت یه کاریش بکن ..من که میدونی وختی میخام ازین کارا توی نت دربیارم خیلی عصبی میشم...باشه وختی جدید خوندم میفرستم برات امتحانی اینکاروبکن بزنش توی وبلاگت ببینیم جواب میده...بعدش من سعی میکنم انجامش بدم...خوب..بخاطر کامنت..ممنون مرسی تشکررررررررررررررررررررررررررررررررررر
پاسخ:چاکریم
افعی
ساعت19:36---14 فروردين 1395
سلام دوستان خیلی جالب و جذاب بود این متن آقاهانی از اینکه لابلای ماجرات یک ماجرای دیگه را هم تعریف میکنی خیلی برایم جذاب هست ای کاش اون فامیلتون اون حرکت وحشیانه رو بااون مرغ انجام نمیداد شاید باعث خندت بشم پسرم ولی همیشه منتظرم تا ببینم ماجرای بعدیت چی میتونه باشه حرف خوبی زدی ای کاش که همه دکترهای دنیا بیکار بشند
پاسخ:سلام عمو ....خوب...خیلی ممنون...این حالت که مینویسم برای اینه که یه خاطره که موضوع خنثایی داره رو بتونم برای کنجکاو کردن خودم و دوستایی که می خونن لابلای چندتا داستان دیگه جاش بدم...ولی فک کنم دیگه کمتر ازین روش استفاده کنم...خیلی کمتر...خوب..وای وای وای...تقریبا همه از کار صادق با مرغ بیچاره ناراحت شدن...منو بگو که الکی به یوسفمون گیر دادم که چرا اونجوری نوشت کامنت اولشو...خوب...عمو کجای کاری خودمم دیگه همش حواسم جمه تااتفاقی برام بیفته بیام بنویسمش ناموسن...هرچیم که یادم میاد زوده زود روی یه کاغذ دوسه کلمه از موضوعش مینویسم تا یادم نره...خدایی خیلی ازین اتفاقا برام میفته بیشترشون یادم میره...خیلی خوب...عمو یه سوال مهم ازتون دارم...ولی فرداشب برام جوابشو بنویسین...چرا آدم خیلی از آمپول میترسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟....خوب..بخاطر کامنت که نوشتین ممنون مرسی تشکررررررررررررررررررررر
اریا
ساعت22:45---13 فروردين 1395
سلام همگی سلام هانی اقایوسف ملیکاخانم ملیناخانم ساراخانم زاگرس اقای دکتر همگی سلام.خیلی دلم بخاطر مرغ گرفت چطور دلش اومد اینجوری کنه باهاش.بالاخره کوه چی شد هانی؟پایین اومدی؟
پاسخ:سلام باکلاس...والله صادق ما دیگه اینجوریه...خوب..کوه...نه آریاجون نیومدم پایین گم شدم اونجا هنوز دارن دنبالم میگردن
ارین
ساعت22:43---13 فروردين 1395
پیکتو انداختم تو حیاط ولی بارون زد امروز دیگه به من مربوط نیست.ولی صادقه خوب حالتونو گرفت ای ول داره
پاسخ:بی خیال یه کم خیس شده ولی بد نیست...حالمونو نگرفت نصفه جونمون کرد
پاسخ:راستی بخاطر پیک ممنون همیشه دستت توکار خیر....کسیم بهم نگفته ازت تشکر کنم خودم از خودم درآوردم
زاگرس
ساعت22:01---13 فروردين 1395
سلام هانی جونم من اژی رو خیلی دوسش دارم کاش میشد یه عکس ازش میگرفتی ما هم ببینیم هانی نترسیدی خودت تنهایی رفتی اون بالای کوه؟بابام میگه هرکی میره کوه نباید پایینو نگاه کنه.کار عموصادق هم خیلی احمقانه بود بعدش مرغه گناه داشت
سلام اقایوسف خوبی؟هانی مخصوصا این خاطره رو نوشت می خواد سربسر سارا بزاره اخه سارا از هرچی که شبیه مارمولک باشه دلش ریش ریشی میشه من اجازه ندارم عکس دایناسور داشته باشم این چیزها اعصاب سارا رو بهم میریزه
پاسخ:سلام پسررررررر....منم دوسش دارم...نگو عکس عصابم خراب میشه ناموسن...خوب...چراترسیدم ولی خوب رفتم دیگه..میخام هرسال برم...راس میگه بابات آدم سرش گیج میره ولی دیگه اونجورام نیست...ولی نگاه نکنی پایینو بهتره...اصلا همه کارای این صادق احمقانس...خیلی جریان داره این صادق یادم نمیمونه که بنویسم....خوب..آره بیچاره خیلی دلمون براش سوخت...خیلی..هرچی بگم کم گفتم...یه جوری حرومش کرده بود نمیشد کبابشم کنیم...همه چی مال خداس...بقیه کامنتت به من مربوط نیست...سوسمارا خیلیم خوبن..ههههههههه
سارا
ساعت21:56---13 فروردين 1395
سلام عزیزدلم خوبی؟سیزده بدر چطور بود؟خوش گذشت؟شلوغکاری که نکردی؟یعنی بچه تو نمیترسی اون نمیدونم چی گازت بگیره؟همه شماپسرا یه چیزیتون میشه.اینا همه جور مریضی بهشونه که.عصبانیم ازت.ادامه مطلبتم خنده دار بود ولی زاگرسم قیافش داره اینجوری میشه.
سلام آقایوسف و ملیکاوملیناوبهاره
آقایوسف امروز خواستم برای نقاشیاتون کامنت بزارم کامنت باز نمیشد ولی زاگرس نمیدونم چطور باز کرد کامنت داد سرفرصت براتون کامنت میزارم. هانی دیگه نبینم سمت این جک و جونورا بری خطرناکه
پاسخ:سلام سارایی...هی بد نبود...رفتیم باغ خودمون اونکه سرجادس نه اونکه تهه باغاس...چرا خیلی شلوغ کاری کردم بخخخخدا....وااااااااااااا...واس چی بترسم مارمولک به این خوبی..مارمولک به این نازی...خیلی پوستش نرم و خوبه...الانم نگرانشم اونجا خودش تنهایی نترسه...خوب..هههههههه...همه پسرا قیافه هاشون الان اینجوریه...یوسفم اینجوریه...ههههههه...از الان عصابش خرابه از کامنتش معلومه..هههههههه...خوب...قول نمیدم سمت جوونورای اینجوری نرم سارایی ..اخه خیلی دوسشون دارم...خوب عزیزم...ممنون که کامنت نوشتی...
|
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
تبادل لینک هوشمند 